تفریح و سرگرمی بیوگرافی وزندگینامه Dj AliGator (حتما بخوانید جالبه)*** ادامه مطلب ... کامران و هومن جعفری 2 برادر که درتهران به دنیا اومدن که البته یه خواهر هم دارن به اسم کتایون یا همون کتی که کتی از کامران و هومن کوچیکتره و از نظر قیافه خیلی شبیه هومنه که اگه دقت کرده باشین میتونین اون رو در آهنگ کت من یا من تورومیخوام دیده باشین . ادامه مطلب ...
طي دهه ي اخير منصور از يک خواننده ي گمنام به يک شخصيت بين المللي تبديل شده است بطوري که فهرستي از بهترين آلبوم هاي موسيقي را در کارنامه ي خود ثبت کرده است CD وآلبوم "فراري" که ويژگي اصلي آن مفهوم مثبت ترانه ها و موسيقي ساده و روان قطعات مي باشد به عنوان پنجمين کار منصور با شرکت ترانه وهشتمين کار منصور در مجموع است که احتمالا در اوايل سال 2005 ميلاديبه بازار خواهد آمد. هرچند منصور آثار خود را خارج از ايران ضبظ ميکند و فروش آثار در ايران غير قانوني مي باشد ? ولي وي در ايران نيز به عنوان يکي از مشهورترين هنرمندان ايراني مطرح است. جدا از فروش ميليوني آثار منصور و استقبال کم نظيري که از کنسرت هاي منصور در سراسر جهان ميشود ? موسيقي وي به بخشي جدا ناشدني از زندگي ايرانيها تبديل شده است. آهنگ "ديوونه" ي منصور به طور ويژه اي در استاديوم هاي فوتبال در ايران مشهور شده است ? هزاران فوتبال دوست ? هنگامي که اشتباهي از يکي از بازيکنان يا داور سر ميزند ? با فرياد "ديوونه ? ديوونه" به دسته جمعي اين آهنگ را ميخوانند. و همچنين قطعاتي از برخي ديگر از آثار مشهور منصور مانند "فقط بخاطر تو" و "عزيز دلمي" هر از گاهي در فيلم هاي ايراني به گوش ميرسد. منصور در تهران به دنيا آمد و سپس در سن 13 سالگي وارد خاک آمريکا شد. وي در سنين نوجواني هرگاه فرصتي مي يافت در مدرسه و مهماني ها به خواندن ميپرداخت. منصور درمورد عشق و علاقه ي خود نسبت به موسيقي سنتي ايران ميگويد : (( هنگاهي که جوانتر بودم هميشه تحت تاثير ملوديهاي سنتي ايران آواز ميخواندم. )) پس از اتمام دوران دبيرستان منصور به عنوان همخوان روي صحنه و در استوديوهاي ضبط موسيقي به کار پرداخت. پس از گذشت مدتي تا منصور با روند کار در استوديو ضبط موسيقي آشناتر شد ? يکي از موسيقيداناني را که از قبل با او سابقه ي همکاري داشت را به منظور تنظيم آهنگها در پروژه شخصي خود به استخدام درآورد. منصور ضبط اولين آلبوم خود را با سرمايه ي شخصي حاصل از درآمد فروشگاه موبايل متعلق به خود ? در سال 1991 آغاز کرد. منصور در اين باره ميگويد : (( من عاشق موسيقي هستم اما در عين حال از هيجان حاصل از دنياي خريد و فروش نيز لذت ميبرم. )) پروژه ي منصور 3 سال براي کامل شدن طول کشيد زيرا منصور اصرار داشت از بهترين امکانات و روش ها براي ضبط کارهايش استفاده کند در اين مدت منصور تحت آموزش استادان آواز ? تکنيک آوازش را بهبود بخشيد. اولين آلبوم منصور به نام August 1994 در سرانجام فرفره هاي بي باد" توسط شرکت کلتکس به بازار آمد.منصور با چشيدن طعم موفقيت ? در عرض 4 سال 3 آلبوم ديگر نيز به بازار داد : "تصوير آخر" ? "دريچه" و "قايق کاغذي". همان طور که کم کم بر طرفداران منصور اضافه مي شد ? يک فيلم ساز مستقل ايراني به نام "بابک شکريان" در سال 1999 از منصور براي بازي در فيلم "آمريکاي زيبا" دعوت کرد. بازي در اين فيلم هم زمان با ضبط پنجمين آلبوم منصور بود ? اما با اين حال منصور اشتياق زيادي براي تجربه ي بازيگري داشت. تجربه ي کارهاي مختلف باعث افزايش خلاقيت منصور شد ; درنتيجه منصور در آلبوم "فقط بخاطر تو" اولين آهنگ خود را ساخت. منصور در مورد احساساتي که باعث شد وي به آهنگ سازي بپردازد ميگويد : (( قطعه ي خاصي از اين آلبوم بيان علاقه ي شخصي من به موسيقي است ? آن چيزي که از بچگي در مورد موسيقي در قلبم احساس ميکردم ? اگرچه ساختار اصلي موسيقي مرا موسيقي پاپ تشکيل ميدهد ? اما به موسيقي سنتي ايران نيز علاقه ي زيادي دارم. )) وقتي آلبوم "فقط بخاطر تو" در March 2000 به بازار آمد ? منصور که قسمت عمده ي سرمايه گذاري آلبوم را خودش انجام داده بود ? مضطرب و نگران بود ; اما اين آلبوم خيلي سريع به بهترين اثر منصور تا آن زمان تبديل شد که فروشي ميليوني داشت ( البته گزارش ها ي مربوط به فروش اين آلبوم ? قابل اعتماد نيست زيرا در بسياري موارد تکثير به صورت غير مجاز بوده ) آهنگ هاي اين آلبوم همراه با ويدئوها ي آن به عنوان يک موفقيت قابل توجه ? پلي ميان ايرانيان داخل و خارج کشور ايجاد کرد. آهنگ "فقط بخاطر تو" به عنوان وجه اشتراک تمام ايرانيها در سراسر دنيا و احتمالا به محبوب ترين آهنگ ايراني در طي 2 دهه ي اخير تبديل شد. اين آهنگ در همه ي کلوپ هاي شبانه ? پارتي ها ? تلويزيون ها و ايستگاههاي راديويي شنيده ميشد. در آن زمان "فقط بخاطر تو" آنقدر همه گير شد که تقريبا به عنوان يک سرود ملي درآمد. اما خود منصور اظهار دارد که گاهي آهنگهاي مورد علاقه ي خودش مورد توجه مردم قرار نميگيرد ; مانند آهنگ "انتظار" که منصور شخصا علاقه ي خاصي به آن دارد. ششمين آلبوم منصور به بازار آمد December 2001در آلبوم "زندگي" که سومين همکاري منصور با شرکت ترانه بود. که طرفداران منصور با ديدن قيافه ي جديد او در ويدئوهاي آلبوم زندگي ? شگفت زده شدند. منصور دراين باره ميگويد : (( من موهايم را بلند کردم زيرا ميخواستم نسبت به ويدئوهاي قبلي ظاهر متفاوتي داشته باشم. من به همراه گروهArizona ? New Mexico ? Texas ? موسيقيي که با آنها کار ميکردم به Grand Canyon ? Monument Park و White Sands رفتيم تجربه ي بسيار خوبي بود که در همين زمان فيلم "آمريکاي زيبا" در چندين فستيوال فيلم در Berlin ? Marrakech ? Gothenburg و Los Angeles به نمايش در آمد و از طرف منتقدان مورد ستايش قرار گرفت و چند جايزه به خود تعلق داد ; اين امر باعث شد منصور به شنونده هاي جديدي در سراسر دنيا معرفي شود. هفتمين آلبوم منصور با نام "ديوونه" ? دو آهنگ محبوب ديگر را از منصور معرفي کرد ; يکي "ديوونه" که نام آلبوم جديد او نيز بود و ديگري "عزيز دلمي". به تدريج طرفداران فارسي زبان جديدي از افغانستان ? تاجيکستان ? بحرين ? امارات ? قطر ? کويت و ترکيه نيز بر طرفداران قبلي منصور اضافه شدند ; درنتيجه منصور به يکي از موفق ترين هنرمندان خاورميانه تبديل شد. زلزله ي ويران کننده اي در جنوب شرقي ايران در December, 26, 2003 رخ داد که بيش از 26 هزار نفر کشته و 9 هزار نفر مجروح بر جاي گذاشت. اين زلزله ? يکي از مصيبت بارترين بلاهاي طبيعي قرن بود. منصور به ياد کساني که در اين حادثه ي غم انگيز از دست رفتند ? ويدئوي جديدي براي نوروز 2004 تهيه کرد به نام "عيدي ندارم". ابتدا قرار بود اين آهنگ فقط در قالب يک ويدئو ارائه شود ? اما تقاضاي طرفداران تا حدي بود که منصور تصميم گرفت اين آهنگ را به آلبوم آينده ي خود اضافه کند. به دنبال ارائه ي آلبوم "فراري" ? منصور اميدوار است که طرفداران خود را از فرهنگ ها و زبان هاي مختلف افزايش دهد. امروز منصور قسمتي از زندگي ميليون ها ايرانيست. به نظر ميرسد که صداي منصور در هر خانه اي شنيده ميشود. در چنين روزگاري پيام اميدبخش منصور از هر زمان ديگري مهم تر است. منصور به اين حرف گاندي اعتقاد دارد : (( تو بايد همان تغييري باشي که انتظار داري در جهان به وقوع بپيوندد. )) منصور در حال حاضر در لس آنجلس زندگي ميکند ? اما بيشتر وقتش به سفر در دور دنيا ميگذرد. گرچه منصور ديگر در ايران زندگي نميکند اما ايران هميشه قسمتي از وجود اوست و هميشه با او خواهد بود
نام : حسين ملقب : تهي متولد :1365 زادگاه : تهران محل اقامت :تهران همکاري :: تتلو ” پيشرو “ابليس ” افشين يار 2 “ارمين 2@fm رضا اتم ” بابک تيغه ” اشکان داگي “اشکان ” شروين” امير رضايا غيره : جديدا مدل شرکت گوچي شده کليپ : برو از پيش من ” من و اون “راست ميگن ” غير مستقيم تهي از گذشته تا کنون حسين تهي رپ رو از 7 سال پيش شروع کرد او در ابتدا فقط اهنگهاي کل کل مي خوند مانند اهنگهاي بگو سلام “رپ خوندن تهي بعد از گذشت مدتي از خوندن اهنگهاي کل خسته شد و در اهنگهاي کل بسه “تشکر سرخ پوستي ” مشخصه تهي با اين که از بکس 021 بود با ابليس از گروه 051 کار ميکرد که مورد انتقاد خيلي شد ولي او در اهنگ تشکر سرخ پوستي ميگه کل بسه بياين باشين با هم صلح براي هميشه و در کل تهي به فکر پيشرفت رپ فارسي هست حسين تهي و ابليس واميرو تتلو با هم چند کار انجام ميدن و تهي ميره تو فاز پارتي اهنگهاي الو سلام ” هزار و يک شب حسين تهي و امير تتلو گروه گروه t&t رو تشکيل ميدن و کارهاي زيبا و بسياري رو با هم کار ميکنن بعد از اين اونها کار هاي بسيار زيبايي رو با امير رضايا ارمين 2@fm طعمه انجام ميدن حسين تهي اهنگ بسيار زيبا ي بغض رو براي ناتوان ها ميسازه که واقعا کار بسيار زيبايي شد و اون کار و با بودجه خودش در اختيار مراکز بهزيستي قرار ميده حسين اهنگ مذهبي هم خونده اهنگ اقا جون که براي عاشورا خونده شده بسيار کار زيبا و قشنگي شده امسال هم به قول خودش سال سال تهي هست اهنگ ” خانم خوشگله ” گير ميدادي ” که با افشين خواننده لس انجلسي ” اهنگ و کليپ راست ميگن نمونه اين ادعا هست به گفته خودش تا 2 ماه ديگه البومش با مجوز بيرون مياد تهي علاوه بر اهنگهاي خودش نوشتن شعر و اهنگسازي کارهاي ديگران رو هم انجام ميده به اميد مجوز گرقتن اين هنرمند. مهستي که نام اصلي اش «خديجه (افتخار) دده بالا» است او که خواهر ديگر خواننده محبوب ايراني هايده است، توسط پرويز ياحقي، آهنگساز پر آوازه ايراني، کشف ومعرفي شد. مهستي کار خوانندگي را از برنامه گل هاي رنگارنگ و با آهنگ « آخه دلم را برده خدايا» که ساخته پرويز ياحقي بود، شروع کرد. در آغاز، مهستي با مشکلات زيادي از طرف خانواده اش براي شروع کارخوانندگي مواجه شد، با توجه به فشار خانواده مهستي تصميم گرفت که با تصوير جديدي از زن خواننده ايراني پا به عرصه بگذارد. مهستي همواره خود را خواننده اي معرفي مي کرد که به ارزش هاي خانوادگي احترام مي گذارد. مهستي همزمان با انقلاب در ايران به بريتانيا و سپس به آمريکا مهاجرت کرد. به خاطر« يک عمر فعاليت هنري» از مهستي در مجلس باشکوهي در لس آنجلس تقدير به عمل آمد. مهستي اعلام کرد که دچار سرطان روده شده و از آن پس تلاش کرد تا جامعه ايراني مقيم آمريکا را بيشتر با بيماري سرطان و نقش تمرين هاي فيزيکي در درمان اين بيماري آشنا کند. وي سرانجام در 4 تيرماه 1386 در سن شصت و يک سالگي در لس آنجلس در گذشت. علی لهراسبی متولد ۲۰/۱/؟؟؟ سنش رو لو نمیده ولی اگه منم درمیارم. کارشـناسی الکـترونیک داره ولی به خاطـر عـلاقه ی زیـادش به هـنر مدیر شرکت تبلیغاتی "ریحان فیلمه" . از بچگی (۷-۸سالگی) یه حس مـبهم بـهش می گفت اسـتعداد خـونـدن داره. تو مدرسه هم قـرآن رو با صوت می خوند البته فعالـیت جـدیش رو از سال ۷۴ شروع کرد. اون اول اولا پیش یکی از دوستاش (مهرداد تاج کریمی )پیانو کار می کرد ، چون دوستش برای بچه ها موسیقی مینوشت بعد چند وقت خودش هم شروع کرد به ساختن که البته موفق شد . بعد از آزاد شدن موسیقی پاپ، خودش با کیبورد چند تا کار ساخت و سال ۷۸ بود که یه روز رفت به صدا و سیما و برای خوانندگی انتخاب شد و سال ۷۹ تیتراژ سریال"کلبه سفید"رو خوند. بعد از اون به خـاطر یه سـری مـسائل که به نظر من اصـلا اهـمیتی نداشت بـی خـیـال خـوانـندگی شـد و یـکـی دو سـال آواز کــلاسـیک تـمــریـن کــرد. (پـیـش مـحمد رضـا صادقی) خـب هنـرمندا حسـاسن دیـگه چی کـارشــون میشه کرد ولی خوشبختانه دوباره برگشت و این بار : سال ۸۱تیتراژ سریال دریایی ها رو خوند که بعدش هم اولین آلبومش رو به نام "دریایی ها" رو وارد بـازار موسیقی پاپ ایـران که تازه یه ذره جـا افتاده بود کرد. تراک آخر این آلبوم که "حس غریب" بود واسه خودش خیلی طرفدار جمـع کرد، (یکیش خود من) در حـقیقت حس غـریب علی آقای ما رو بیـن مردم حسابی جا انداخت. بعد از دریـایی ها چـند تا کـار مـثل خاک و پـلاک ، نیـمکت ، تیتراژ برنامه ی صـبح بـخـیر ایـران ،پـای پیــاده ، رو بـه بهــار و زنـدگی ادامــه دارد رو خـونـد. کار بعـدی سـریال "پـیله های پــرواز" بـود که مـطـمئنم همتون شـنیدینش . با این کار دیگه همه علی لهراسبی رو به عنوان یه خواننده ی خوش صدا شناخـتن الـبته از اولـش خوش صـدا بود ولی این دفـعه حسابی مـعـروف و محبوب شد . خـلاصـه آلـبوم دومـش بعد از ۴ سـال به اسـم "مثلث" اومـد که با استقبال خیلی خـوب مـردم رو به رو شـد مـن که تـا مـثلـث بیـاد دق کـردم شـما رو نمی دونم!البته اینم بگم که آلبوم مثلث الکی اینقدر دیر نیومد دلیلش این بود که آقای لهراسـبی به خـاطر احـترام فوق العـاده ای که به مخاطبشون مـــیـذارن حـدود ۳ سـال روی ایـن آلـــبـوم کـار کــردن الـبتـه زحــمـت هــای "بهروز صفاریان" رو برای تهیه ی این آلبوم نمیشه نا دیده گرفت. راستش منم بیشتر به خاطر اینکه بدونن این احترام متقابلا وجود داره این وبـلاگ رو ساخـتم الـبته هـم از طــرف خودم هـم از طـرف بـقیه ی طرفدارا. بعـد از مـثلث تـیتــراژ بــرنامــه ی " عبور شیشه ای " که از شبکه ۵ پخش می شـد و تیتراژ بـرنـامه ی "زوج هـای مـوفق"رو که چهارشنبه ها ساعت ۲/۱۵ از شبکه ی دو پـخش مـیشه رو اجرا و این اواخر هم برای جـشنواره پلـیس یه کار آمــاده کرد که مـن یه ذره شـو شنیدم مثل همه ی کـارهای دیگه عالی بود . طرفای عید تیتراژ بوی عیدی رو آماده کـرده بود کـه هـر شـب پخش میشد. برای اولـین بار یه کار پاپ کلاسیک خونده که آماده ی پخشه تیتراژ سـریال "مــلاحـظه شود". جـدیدا هم یک کـار برای شـبکه ۱ آماده کرده که میـدونم عین بقیه حرف نداره. سیاوش قمیشی (متولد(1324)1945در اهواز و بزرگ شده در (تهران)آهنگساز شاعر تنظیم کننده و خواننده ای ست که در بین عموم به عنوان خواننده و برای خواص به عنوان آهنگساز و خواننده اعتباری ویژه و متفاوت دارد . نخستین وجه یا شاید مهمترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است . ملودی های بسیار متاثر از موسیقی کلاسیک (اصیل) ایران و در عین حال مبتنی بر آکوردهای غیر معمول و کاملا غیر ایرانی که ترکیبی عجیب و درخشان از موسیقی ایرانی و غربی در قالب ترانه های پاپ به وجود آورده است و همچون مهری برجسته برداشت ناب سیاوش قمیشی را از هنر ایرانی با اشرافی جامع بر انواع موسیقی غیر ایرانی به نمایش می گذارد در بیشتر آهنگهای سیاوش رگه های روشن و قوی از موسیقی ایرانی را می توان یافت که گرچه روایت جزء به جزء موسیقی ردیفی ایران نیستند اما به خوبی حس ایرانی بودن را حتی در ذهن شنونده غیر حرفه ای متبادر می کنند و این هنر اوست که با گریز آگاهانه از تکرار سنتی و نخ نما ملودی های ظریف ایرانی را همچون تارهای طلا بر پیکره ی ترانه اش می بافد . با کمی دقت در آلبوم ها ی سیاوش می توان بسیاری از برداشت های آزاد وی از موسیقی کلاسیک ایران را به وضوح مشاهده کرد . در واقع سیاوش قمیشی و هم نسلان موفقش آموزش موسیقی را از کودکی به طور خوداگاه یا نا خوداگاه با موسیقی ناب ایرانی شروع کردند . شنیدن روزمره اجراهای بسیار موثق و اصیل از بزرگان موسیقی ایران در سالهای (1320 تا 1330) از رادیو تهران تجربه ای تکرار نشدنی برای هم نسلان سیاوش به عنوان کودکان آن روزگار و بزرگان آینده موسیقی نو ایران بود که به مرور پس از آشنایی با حوزه های دیگر موسیقی عملی را از طریق مراجع و منابع کاملا جدا آموزش دیده و تجربه می کردند. سیاوش قمیشی خود سالهای 1970 را در انگلستان (مهد موسیقی راک) گذرانده و آموزش موسیقی دیده است. موسیقی گروههای بزرگ غربی و شرایط زمانی مکانی فعالیت آنها را از نزدیک درک و لمس کرده و آثارشان را عملا مشق و اجرا نموده است. این آمیختگی عملی با موسیقی روز دنیا در کنار ذهنیت و ناخودآگاه انباشته از ملودی های موسیقی ایران, زمانی که منشا خلق هنری قرار گرفتند ترکیبی نو و بدیع از ملودی و هارمونی را پدید آوردند که پیشتر همانندی نداشت. از این روست که موسیقی سیاوش قمیشی را یکی از بهترین نمونه های هنر هم نسلانش می دانیم. او با برداشت ویژه اش از انواع موسیقی و با توجه کامل به موزیک روز دنیا به ویژه در حیطه ی پروگرسیوتنظیم,صداسازی و میکس به مرز نوآوری و خلاقیتی کامل رسیده و در بیان خود قوام و دوام یافته است. همکاری با تنظیم کنندگانی آگاه و خوش ذوق (که بعضا با وجودی که ایرانی نیستند, توانسته اند با موسیقی ایرانی ارتباط برقرار کنند) و نکته سنجی شخص سیاوش در استفاده آگاهانه و هوشمند از صداسازی های الکترونیک و ساوند افکت های عجیب و بجا در تنظیم قطعاتش, به موسیقی او تنوعی خاص و رنگارنگی منحصر به فردی بخشیده است که موزیکالیته ی ترانه های او را به گونه ای بهتر و جذاب تر نمایان میکند. از لحاظ شعری, ترانه هایی که سیاوش برای کار انتخاب میکند چند ویژگی اساسی دارند که مهم ترین آنها سادگی و روانی کلام و دوری از پیچیدگی های معماگونه ی شعری است. سیاوش از دیرباز علاقه ای به استفاده از کلام روشنفکر مابانه و غیر مردمی نداشته است و با انتخابی آگاه, به دام ابتذال ناشی از ساده پسندی و بی هویتی هم نیفتاده است. فضای ترانه های او فضایی روشن و امیدبخش است, به دور از سایه های خاکستری و سیاه رایج در ترانه ی نوین ایران.اعتراض موجود در ترانه های انتخابی او هم نوع با موسیقی ای, اعتراضی سیاه و خمود نیست و از تلخی و شیرینی توام برخوردار است. جالب این که متقابلا در کارنامه ی هنری سیاوش به هیچ رو با ترانه های بی معنی و سبک سرانه هم مواجه نمی شویم. شادترین ترانه های او, نه در کلام و نه در موسیقی به مرز انحطاط و ابتذال نزدیک نمی شوند و شعر و موسیقی ترانه های شاد او هم از حدود تشخص, حجب و آبرومندی ماخوذ به حیا بیرون نمی روند. مضامین ترانه های سیاوش عموما مضامین و موضوعات عاطفی در حوزه زندگی فردی و اجتماعی اند وعشق, زندگی و حرکت در این میان نقش محوری و کلیدی دارند و داستان هر ترانه هم غالبا با پایانی روشن و امید بخش همراه است. سیاوش در شناخت و کشف ملودی پنهان در شعر استعدادی خداداد دارد و با قوه ی درک ریتم بسیار خوب,ضرب آهنگ مناسب شعر و ملودی را برای کارش می یابد. به همین دلیل, در آلبوم هایش همه نوع ترانه با ریتم های گوناگون شنیده می شود, تنوعی که شنونده را دچار ملال ناشی از یکنواختی آلبوم نمی کند. او در اجرای ترانه هایش صاحب سبکی مشخص است. آشنایی عمیق با ملودی و تنظیم ترانه ای که آهنگ آنرا بر مبنای توان حنجره و نقاط ضعف و قوت صدای خود ساخته و ویژگی های خاص صدایش اعم از تونالیته و موزیکالیته ی صدا, نتیجه ی خوانندگی اش را بسیار درخشان و پر ثمر کرده است. صدای زخمی و خش دار, آمیخته با تحریرها و غلت ظریف آواز ایرانی جملات آهنگین را با صمیمیت و احساسی ژرف و بی غش می خواند که گویی شعر و آهنگ تنیده بر هم, از جان خواننده بر می آیند و بر دل شنونده می نشینند. به جرات میتوان گفت هیچ آهنگسازی در موسیقی ترانه ی نوین ایران, در طی سی سال گذشته همانند سیاوش قمیشی حرکتی رو به جلو و کمال طلب با حفظ و افزایش روز افزون تعداد مخاطبان نداشته است. ترانه های سیاوش قمیشی (ترانه به معنای جمع آهنگ و شعر و صدا ) مخاطب عام دارد و این عمومیت به ویژه در بین جوانان دیده می شود. شاید او تنها آهنگساز/خواننده ای ست که هر چه بیشتر کار میکند مخاطبان و علاقه مندان جوان تری پیدا می کند و به زبان موسیقی به جوانان, زندگی,عشق و نشاط می بخشد, همچون دوستی همسن در خلوتشان میخواند و مانند پدری مهربان سنگ صبور درد های جوانی شان می شود. همه ما نسل بعد از انقلاب در داخل و خارج کشور با صدای سیاوش قمیشی زندگی کرده ایم , عاشق شده ایم, گریسته ایم, خندیده ایم و نفس کشیده ایم با او بوده ایم و او با ما بوده است. موسیقی و صدای سیاوش همچون زندگی اش ساده, روان و بی پیرایه است و به سادگی در ضمیر پاک جوانان می نشیند و شاید از این روست که جوانان بسیار دوستش می دارند چرا که جوانی مظهر سادگی و یکرنگی ست. سیاوش قمیشی مانند سرزمین زادگاهش انسانی آفتابی است آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|